۳۲۴ نقض آتش‌بس با لبنان توسط رژیم صهیونیستی پیش بینی قیمت ارز و دلار (یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳) پیش بینی قیمت طلا و سکه (یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳) پیش بینی بورس (یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳)| بازار وارد فاز خنثی می‌شود؟ کاهش مصرف گاز در صنایع، توقف تولید را در پی دارد تأمین گوشت مرغ ماه مبارک رمضان و نوروز ۱۴۰۴ در مشهد و خراسان رضوی کلید خورد (۸ دی ۱۴۰۳) درباره مرحوم مهندس باقر مستوفی، پدر صنعت پتروشیمی ایران | مرد چالش‌های بزرگ ساعات کاری بانک‌ها تا پایان بهمن‌ماه ۱۴۰۳ اعلام شد نقش صادرکنندگان در جهش نرخ ارز چیست؟ بررسی قیمت امروز موبایل (۸ دی ۱۴۰۳) | شیائومی نوت ۱۳ چند؟ افزایش ۲ تا ۴۰ میلیون تومانی قیمت خودرو‌های خارجی (۸ دی ۱۴۰۳) قیمت امروز خودرو‌های داخلی (۸ دی ۱۴۰۳) | سورن پلاس ۸۴۱ میلیون تومان شد برنامه قطعی برق در مشهد تغییر کرد (۸ دی ۱۴۰۳) طلا در مشهد از مرز ۵.۲ میلیون تومان هم عبور کرد (۸ دی ۱۴۰۳) موتور سهام کوچک بازار سرمایه روشن شد | افت ۲۱ هزار واحدی شاخص بورس (۸ دی ۱۴۰۳) وزیر نفت خبر داد: افزایش ظرفیت تولید نفت تا حدود ۲۵۰ هزار بشکه در روز برای خرید عرضه اولیه «آواک» فقط ۲ ساعت فرصت دارید (۸ دی ۱۴۰۳) هر باک بنزین سوپر، ۱.۶ میلیون تومان! فاصله کوتاه نرخ طلا در مشهد با ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی شدن (۸ دی ۱۴۰۳) قیمت بنزین سوپر وارداتی اعلام شد (۸ دی ۱۴۰۳) | عرضه بنزین سوپر وارداتی تا آخر سال صعود سه‌پله‌ای تولید فولاد ایران در دنیا بیش از نیمی از کل سپرده‌های بانکی کشور، در استان تهران قرار دارد! خانه‌های کلنگی در تهران نجومی شد دلار بازار آزاد در محدوده ۸۱ هزار تومان (۸ دی ۱۴۰۳) | سکه از ۵۶ میلیون تومان عبور کرد اعتمادسازی، پیش‌نیاز توسعه اقتصادی سود سهام عدالت خود را چگونه یک‌جا دریافت کنیم؟ طلای جهانی یخ زد | قیمت طلا در بازار جهانی امروز (۸ دی ۱۴۰۳) چند؟ اعلام جزئیات پیش‌فروش برخی از محصولات سایپا از روز دوشنبه (۱۰ دی ۱۴۰۳) آخرین مهلت ثبت درخواست محصولات ایران‌خودرو اعلام شد
سرخط خبرها

درباره مرحوم مهندس باقر مستوفی، پدر صنعت پتروشیمی ایران | مرد چالش‌های بزرگ

  • کد خبر: ۳۰۷۶۵۳
  • ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۳
درباره مرحوم مهندس باقر مستوفی، پدر صنعت پتروشیمی ایران | مرد چالش‌های بزرگ
درباره مرحوم مهندس باقر مستوفی، مردی که در دوران مدیریت خود، تحولات چشمگیری در حوزه صنعت پتروشیمی ایجاد کرد و به حق عنوان «پدر صنعت پتروشیمی ایران» را به خود اختصاص داد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ 

بندر آبادان/ تابستان ۱۳۱۹

تابستان‌۱۳۱۹ است. وسط خرماپزان آبادان. باقر مستوفی، چهارسال پیش همین وقت‌ها بود که چمدان رفتنش را بست و راه افتاد سمت انگلستان. آن روز‌ها جوان ۱۷، ۱۸‌ساله‌ای بود که تازه دیپلم گرفته بود و حالا برای خودش یک‌پا مهندس شده بود. مادرش مضطربانه ایستاده کنار بندر، چشم به آب دوخته تا آن کشتی حامل پسرش بالاخره لنگر بیندازد.

او راه درازی را پشت سر گذاشته. از آفریقای جنوبی تا هندوستان، از هندوستان تا خلیج فارس و حالا باید حوالی آبادان باشد. یحتمل خسته است. خسته از تماشای امواج، ملاقات غروب و مرور روز‌های پرفرازونشیبی که در انگلستان سپری کرده. روزی که می‌رفت هیچ تصوری از دانشگاه بیرمنگام نداشت، اما روزی که برگشت، اولین مدال کدمن (درجه BSc First Class) توی دستانش بود. درجه‌ای که برای اولین بار نصیب یک خارجی در دانشگاه می‌شد. 

رفته بود برای تحصیل در رشته نفت، اما جنگ دوم جهانی که در ۱۹۳۹ (۱۳۱۷ خورشیدی) آغاز شد، مسیر برنامه‌هایش به آزمایشگاه تحقیقات شرکت نفت انگلیس و ایران در سن‌بری تغییر کرد. جایی که در آن یک سال، چیز‌های بسیاری آموخت و در جوار متخصصان خبره نفت، با زیروبم این صنعت، آشناتر شد. حالا داشت به ایران برمی‌گشت تا هرآنچه آموخته در میدان عمل، تقدیم خاک وطن کند. کشتی سرانجام به بندر رسید. باقر همراه مادرش به تبریز رفت. بین سال‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۲۱ خورشیدی جایی که پدرش در سمت استاندار آذربایجان خدمت می‌کرد. 

اما همین که عزم کرد به آبادان برگردد تا خدمت خود را آغاز کند، جنوب ایران به دست قوای انگلیس و شوروی افتاد. می‌توانست همانجا بماند، اما به چشم دیده بود آنچه با نیرو‌های کار در جنوب ایران می‌کنند، چیزی شبیه به آپارتاید آفریقای جنوبی است. پس به تهران رفت و ترجیح داد تا بهبود اوضاع، در بنگاه آبیاری مشغول به کار شود. همان دوران بود که در اداره آبیاری، با چند و، چون حفر چاه و دستگاه‌های حفاری و اصول این کار، آشنا شد. تخصصی که بعد‌ها در حوزه نفت، حسابی به دادش رسید.

درباره مرحوم مهندس باقر مستوفی، پدر صنعت پتروشیمی ایران | مرد چالش‌های بزرگ

میدان نفتی البرز/ تابستان ۱۳۳۰

ساعت سه‌ونیم شب بود که تلفن-فاکس خانه آقای مستوفی زنگ خورد. ملک منصور، سرمهندس تیم حفاری بی‌هیچ کلام اضافه‌ای گفت: «نفت زده به آسمان. همکاران خارجی همه دستپاچه شده‌اند و کنار رفته‌اند. ما هم همه آمده‌ایم بیرون و نمی‌دانیم چه‌کارکنیم. هیچ کس کار نمی‌کند. همین الان هم یک اتوبوس از این جاده رد می‌شد، این چاه هم کنار جاده است و اتوبوس خیس از نفت شد. هرآن ممکن است فاجعه‌ای رخ دهد.» همه‌چیز شبیه یک کابوس بود.

ساعتی بعد، باقر مستوفی با چشم‌های متحیر از جیپ خود پیاده شد و سعی کرد آنچه را به چشم می‌بیند، پردازش کند. هفته‌ها بود تیم حفاری حوالی قم مشغول کار بودند و حالا درست بامداد همان روزی که مهندس مستوفی از فرط خستگی و ناامیدی بنا داشت چند روزی را با خانواده به سفر برود، نفت داشت عین آتش‌فشان به سقف آسمان می‌کوبید. 

آن روز‌های اول، دولتی‌ها می‌گفتند این همه چاه! فرصت نفتی زیادی در جنوب داریم، چرا قم؟ اما مطالعات مهندس مستوفی نشان می‌داد می‌تواند در این محدوده به نفت زیادی برسد. حالا توی گرگ‌و‌میش جاده، در حالی که رودخانه‌ای از نفت در حال خروشیدن بود و دقیقه‌ای یک بار به عرض جاده می‌زد، اولین بحران، مسدود کردن جاده بود. مسیری که کمی آن سوتر هر روز صبح با عبور یک ترن، می‌توانست یک فاجعه انسانی به بار بیاورد. 

توی آن تاریکی‌ها که حتی جرئت روشن کردن هیچ چراغی را نداشتند، به ناچار یک کامیون را سد جاده کردند و با چند چراغ بالای آن، سد راه ترن شدند، اما این تازه اول ماجرا بود. دریچه خروجی چاه، تحمل فشار ۲۵۰۰ پوند بر هر اینچ مربع را داشت در حالی که فوران نفت با فشاری بیش از ۹ هزارپوند بر اینچ مربع بود. به این ترتیب عملا تلاش برای بستن دریچه چاه، آب در هاون کوبیدن بود. 

هر لحظه رودخانه نفت به دریاچه‌ای پایین‌تر از ارتفاع تبدیل می‌شد. دریاچه‌ای که با ساخت یک سد فوری در پایین نهر، نفت را ذخیره می‌کرد. اما این چاره کار نبود. گره این کار به دست ریکا جورج اسکو باز می‌شد. کسی که مهندس مستوفی در اویل نیوجرزی نیویورک سراغ داشت و در دوران دانشجویی با او آشنا بود. به این ترتیب از او دعوت کرد به محل حادثه بیاید و دست آخر با پیشنهاد او دریچه چاه را به تناوب تا حد امکان به اندازه‌ای می‌بستند که با فشار زیر دریچه، بخشی از دیواره چاه ریزش کند و به مرور مسیر فوران خفه شود. 

ماجرا پس از یک ماه جمع شد و پس از آن، چاه شماره‌۵ البرز که روزانه ۱۲۰ هزار بشکه نفت تولید می‌کرد، آرام آرام دیگر کمپانی‌های نفتی جهان را برای مشارکت در صنعت نفت و گاز، به سمت ایران کشانید. دوره‌ای که افق تازه‌ای در صنعت نفت ایرانی گشود و ماحصل تلاش‌های شبانه‌روزی مهندس مستوفی و تیم پرتلاش او بود.

بندر ماهشهر/ تابستان ۱۳۵۵

ژاپنی‌ها در قالب شرکت سهامی ایران-ژاپن با هدف ساخت یک مجتمع پتروشیمی در دوران مدیریت مهندس مستوفی به ایران آمدند. شرکتی که بنا داشت بر اساس یک طرح مفصل، مقدار زیادی گاز مایع و مواد سبک نفتی را با لوله به بندر ماهشهر برساند. جایی که با احداث یک شهر نسبتا بزرگ روی آب، کارخانه‌ای عظیم برای تولیدات نفتی برپا می‌شد.

به این ترتیب دو سال تمام، کامیون‌های شن زمین بندر را پرمی‌کردند تا بتن‌ریزی آغاز شود و کلنگ احداث کارخانه، زمین بخورد. کارخانه‌ای با ۱۳، ۱۴ واحد مختلف که از یک سمت گاز را وارد می‌کرد و از سمت دیگر پی. وی. سی و پلاستیک و انواع الیاف مصنوعی را بیرون می‌داد. تولیداتی که همگی بر پایه پتروشیمی بود و برق آن با استفاده از آب دریا و چهار توربو ژنراتور تأمین می‌شد. 

این پروژه تنها گوشه‌ای از پیشرفت‌های صنعت ایران در طول دوران خدمت مهندس مستوفی در شرکت پتروشیمی نفت ایران بود. مردی که سال‌ها در دوران مدیریت خود، تحولات چشمگیری در حوزه صنعت پتروشیمی ایجاد کرد و به حق عنوان «پدر صنعت پتروشیمی ایران» را به خود اختصاص داد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->